پیامک های عاشقانه و زیبا
جهانیها -> اس ام اس عاشقانه
به من در عمق نگاهت
که ناکجای جهان است
وطن بده !
ببینمت…
گونه هایت خیس است…
بازبااین رفیق نابابت…
نامش چی بود؟
هان!
باران…
باز با “باران” قدم زدی؟
هزاربارگفتم باران رفیق خوبی نیست برای تنهایی ها…
همدم خوبی نیست برای دردها…
فقط دلتنگى هایت را خیس وخیس وخیس ترمیکند…
چیز مبهمی نیست .
همین بارانی ست ؛
که از چشم تو می بارد ؛
وقت دلتنگی دستهای من .
باید میرفتم از تو
از تو و ارتفاعات چشمگیرت
هیچکس در قلهای که فتح میکند
ساکن نمی شود
یک نفر
مرا در ایستگاه شب
جا گذاشته است
درست
مثل چمدانی که
تو جا گذاشتی اش پیش من
برای من نه
برای چمدان ات برگرد
دلتنگى محله ای ست پر ازدحامِ یادت
که در شلوغی اش نه تنها تو را پیدا نمی کنم ،
که خود را هم گم میکنم …
با رشته ی زلف توام امشب سر راز است
افسوس که شب کوته و این رشته دراز است
از وقتی که
بلندی روزهای دور از تو
و
کوتاهی شبهای با تو بودن را دیدم،
ایمان آوردم
که خورشید هم
به تو حسادت میکند ماه من …
غربت
یعنی
به دنبال ِ کسی گشتن
و همه را شبیه او دیدن
و به همه لبخند زدن
و پیش ِ همه بغض کردن
و باز
و همیشه
به دنبال او گشتن
جمعه دستش بند است
به دلتنگى من
بیکار که میشود
برای بغض هایم
غروب میبافد…